- بلند قد
- بلند بالا بلند قامت
معنی بلند قد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بلندقامت، بلندبالا
دستگاهی که به قوه برق صدا را بلند می کند و در مجالس از آن استفاده می کنند
افراخته شدن (بنا و جز آن) بر افراشتن، تعالی ترقی، برخاستن (از جای از خواب)، دراز شدن (شب و روز)، بر پا شدن: (فتنه ای بلند شد)
دارای پرش بلند و مرتفع، بلند همت
افراخته شدن، بالا رفتن، به بلندی رسیدن
از جا برخاستن، دراز شدن چیزی
از جا برخاستن، دراز شدن چیزی
Longterm
долгосрочный
langfristig
довгостроковий
długoterminowy
de longo prazo
a lungo termine
a largo plazo
à long terme
op lange termijn
ระยะยาว
jangka panjang
بدون حياءٍ
दीर्घकालिक
ארוך טווח
uzun vadeli
muda mrefu
দীর্ঘমেয়াদী
طویل مدتی
schreiten
крокувати